
دیدگاه تخصصی – روسیه به تدریج در اوکراین در حال افزایش است و غرب به سادگی تمرکز خود را از دست می دهد. نه فرانسه، نه آلمان، نه ایالات متحده و بریتانیا ایده های ثابتی در مورد چگونگی پایان این جنگ ندارند. و هیچ معامله قابل اعتمادی با پوتین وجود ندارد که کسی بتواند به آن اعتماد کند. بنابراین کمی تفکر جدید لازم است. دریای سیاه و بلاروس دو گزینه ارائه می دهند.
(یادداشت سردبیر: نسخه بریتانیایی این قطعه توسط تیم ویلیسی ویلسی متخصص رمزگذاری اولین بار توسط The Scotsman منتشر شد)
به تعبیر کوئنتین سامرویل، خبرنگار بی بی سی؛ اگر هنوز فکر می کنید که اوکراین برنده جنگ است، “پس توجه نکردید.” در هفته های اخیر، موفقیت درخشان اوکراین در شکست دادن روس ها در شمال کیف جای خود را به پیشرفت تدریجی و وحشیانه روسیه در دونباس داده است. این بازگشت به کتاب بازی سنتی روسی از جنگ جهانی دوم است. هیچ کشور دیگری مدرکی دال بر تحمل چنین سطحی از تلفات جمعی در حالی که رنج می کشد و باعث رنج شدید می شود، ندارد. روسیه قصد دارد روستا به روستا و شهر به شهر دونباس را با کمک توپخانه در یک جنگ فرسایشی که اوکراین نمی تواند با آن مقابله کند، تصرف کند.
در همین حال، غرب در حال نشان دادن فقدان “صبر استراتژیک” است که در ماه اوت گذشته در افغانستان نشان داده شد. زمانی که کانالهای خبری پیشرو مجریان ارشدی داشتند که از پشت بامهای کیف گزارش میدادند، اخبار در اوکراین قبلاً تحت نگرانیهای مرتبط با قیمت مواد غذایی و انرژی قرار گرفته بود، نه اینکه به آزمایش افراد مشهور اشاره کنیم.
امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه اولین کسی بود که با پیشنهاد به ولادیمیر زلنسکی، رئیسجمهور، به دنبال صلح با واگذاری بخشی از قلمرو ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه بود. اگر سفر ماکرون به کیف هفته گذشته به همراه اولاف شولتز صدراعظم آلمان و ماریو دراگی، نخست وزیر ایتالیا، شامل “تشویق” اضافی برای حل و فصل نشود، تعجب آور خواهد بود. روز بعد، نخست وزیر بریتانیا، بوریس جانسون، برای تقویت عزم زلنسکی، سفری غیرمنتظره به کیف داشت.
اگرچه ممکن است دیدن رویارویی دولت بریتانیا با آنچه که به نظر می رسد آرامش پاریس، برلین و رم باشد، خوشحال کننده باشد، اما هدف نهایی آن نیز نامشخص است. جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده نیز به نظر نمی رسد شفافیت زیادی در مورد اهداف خود داشته باشد. او حتی در مورد تغییر رژیم در مسکو صحبت کرد. تفکر مطلوب سیاست نیست.
گمانه زنی هایی مبنی بر ابتلای پوتین به سرطان وجود دارد یا ممکن است با کودتای کاخ سرنگون شود. در همین حال، تغییر سیاست خارجی برلین در اواخر فوریه به طور فزاینده ای توهم آمیز به نظر می رسد زیرا تدارکات تسلیحات آلمانی به جبهه نمی رسد.
پس چه چیزی پوتین را متوقف خواهد کرد؟
یک راه حل ممکن، شکستن ارتش او تحت فشار تلفات و شورش خواهد بود. پوتین در مواجهه با شکست قریب الوقوع خطرناک ترین خواهد بود. این لحظه ای است که او می تواند به زرادخانه هسته ای خود برسد و با سلاح های تاکتیکی به عنوان هشداری به اوکراین و حامیان غربی اش شلیک کند تا (مثلاً) برای بازپس گیری کریمه تلاش نکنند.
همچنین این احتمال وجود دارد که پوتین حملات خود را متوقف کند در صورتی که نیروهای روسی کل دونباس را تصرف کنند. او سپس می تواند مداخله خود را در اوکراین به عنوان موفقیت آمیز معرفی کند و چند سال بخرد تا قدرت شکست خورده خود را بازیابد. ارتش، نیروی دریایی و نیروی هوایی پس از مبارزاتی که آموزش ضعیف، تجهیزات ناکافی و بی کفایتی تاکتیکی و استراتژیک را آشکار کرد، به اصلاحات بنیادی و شاخه ای نیاز خواهند داشت.
اما این احتمال نیز وجود دارد که پوتین تا زمانی که اودسا را تصرف نکرده است دست از کار نکشد. پس از تصرف Kherson و پیشرفت قابل توجه به سمت نیکولایف، تنها 80 مایل تا اودسا و 40 مایل دیگر تا مرز مولداوی وجود دارد. این امر اوکراین را از سواحل دریای سیاه خود محروم می کند و آن را به کشوری محصور در خشکی تبدیل می کند که برای تمام صادرات دریایی خود به روسیه وابسته است. پوتین پس از نابودی شهرهای بزرگ صنعتی اوکراین، اوکراین را به یک اعتیاد گران قیمت غربی تبدیل کرد.
مشترکین + اعضا سطح بالاتری از دسترسی به نظرات تخصصی جهانی Cipher در مورد مسائل جهانی دارند. اکنون به وضعیت مشترک + ارتقا دهید.
اما هر تلاشی برای تصرف اودسا، جنگ را ماهها یا سالها طولانی میکند و منجر به تخریب شهر دیگری میشود. این امر به قیمت جان هزاران روسی تمام خواهد شد و فرصت های عالی را برای اوکراینی ها در برابر خطوط طولانی ارتباط با بازی بر روی نقاط قوت تاکتیکی زیرک اوکراین به جای کارکنان روسیه فراهم می کند.
اینکه پوتین در دونباس توقف کند یا تلاش کند اودسا را تصرف کند، مشکل بسیار بزرگتری است. پس از اینکه پوتین به صراحت اعلام کرد که کار ناتمام وجود دارد، چگونه می توان به توافق صلح دست یافت. نه تنها در اوکراین بلکه در گرجستان، مولداوی و کشورهای بالتیک؟ چه کسی می تواند معامله را تضمین کند؟
هنگامی که تفاهم نامه بوداپست در سال 1994 با حمله پوتین به کریمه در سال 2014 نقض شد، ایالات متحده و بریتانیا در “ضمانت های” خود شکست خوردند. .
برخی معتقدند چین می تواند یک ضامن قابل اعتماد باشد. اگرچه چین از زمان تهاجم به طور علنی در کنار روسیه قرار گرفته است، اما موضع واقعی آن بسیار متفاوت است. پکن به نقش مسکو در آسیای مرکزی مشکوک است و زمانی روابط خوبی با اوکراین داشت. اما آیا عاقلانه است که چین را به شی جین پینگ دعوت کنیم تا نقش سیاسی مهمی در قلب اروپا ایفا کند؟ به ویژه زمانی که جاه طلبی های خود برای تایوان با جستجوی پوتین برای اوکراین طنین انداز می شود؟
در چنین شرایطی، مفهوم ماکرون از سرزمینی برای صلح معنا ندارد. بنابراین پوتین باید تحت فشار بیشتری قرار گیرد. کمی تفکر استراتژیک تازه مورد نیاز است.
اقدامات پوتین در دریای سیاه مغایر با قوانین بین المللی است و باید به شدت به چالش کشیده شود. یک ایده جالب پیشنهاد شده توسط یک متخصص سیاست دفاعی، یک گروه ضربت دریایی متشکل از کشورهای بی طرف واردکننده غلات (مانند مصر و پاکستان) برای پاکسازی مین و بازگشایی اودسا برای صادرات است.
سپس بلاروس است. رئیس جمهور الکساندر لوکاشنکو آشکارا نگران یک انقلاب رنگی دیگر است و نمی خواهد در جنگ پوتین شرکت کند. اخیراً گزارش هایی مبنی بر اختلاف نظر در رده های پایین ارتش بلاروس منتشر شده است.
این زمان خوبی برای مردم بلاروس خواهد بود تا دیکتاتور خود را سرنگون کنند، همانطور که تقریباً در سال 2020 انجام دادند.
دیدگاهها، دیدگاهها و تحلیلهای بیشتر درباره امنیت ملی به رهبری کارشناسان را در The Cipher Brief بخوانید، زیرا امنیت ملی کار همه است.
نشریه اینجاست که چگونه صبر استراتژیک پوتین می تواند در اوکراین نتیجه دهد اولین بار در The Cipher Brief منتشر شد.